بخون تا بدونی

خبر،داستان،سیاسی،طنز،خلاصه همه چیز

بخون تا بدونی

خبر،داستان،سیاسی،طنز،خلاصه همه چیز

قانون این وب فقط یه چیزه و بس و این قانون دراین بیت شعر زیبا از استاد شهریار خلاصه میشه

شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید


ورنه قاضی در قضا نامهربانی میکند

پیام های کوتاه

حساسیت بی جا

چهارشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۵۵ ب.ظ

حساسیت خوبه اما به موقع خودش و در جای خودش نه حساسیت بى جا ؟!

در یکى از شهرستانها تاجرى بود خیلى مقدّس و تنها یک پسر خداوند به او داده بود.
آن پسر برایش خیلى عزیر بود طبعا لوس و ننر و حاکم بر پدر و مادر نیز بار آمده بود این پسر کم کم جوانى برومند شد. جوانى ، راحتى ، پولدارى ، لوسى و ننرى دست به دست هم داده و او را جوانى هرزه بار آورده بود پدر بیچاره خیلى ناراحت بود و پسر به سخنانش هرگز گوش نمى داد و از طرفى جون یگانه فرزند پدر بود، پدر حاضر نمى شد طردش کند، مى سوخت و مى ساخت .

کار هرزگى فرزند به جایى رسید که کم کم در خانه پدر که هیچ وقت جز مجالس مذهبى مجلسى دیگر برگزار نمى شد، بساط مشروب پهن مى کرد تدریجا زنان هر جایى را مى آورد پدر بیچاره دندان به جگر مى گذاشت و چیزى نمى گفت .

در آن اوقات تازه گوجه فرنگى به ایران آمده بود. عده اى علیه این گوجه ملعون فرنگى ! تبلیغ مى کردند به عنوان اینکه فرنگى است و از فرنگ آمده حرام است و مردم هم نمى خوردند و تدریجا مردم آن شهر حساسیت شدیدى درباره گوجه فرنگى پیدا کرده بودند و از هر حرامى در نظرشان حرامتر بود. در شهر به این گوجه فرنگى (ارمنى بادمجان ) مى گفتند، این لقب از لقب گوجه فرنگى حادتر و تندتر بود، زیرا کلمه گوجه فرنگى فقط وطن این گوجه را مشخص مى کرد ولى کلمه ارمنى بادمجان مذهب و دین آن را معین مى نمود! قهرا در آن شهر تعصب و حساسیت مردم علیه این تازه وارد بیشتر بود.

روزى به آن حاجى که پسرش هرزه و لاابالى شده بود و خودش خون مى خورد و خاموش بود اهل خانه خبر دادند: که امروز آقا پسر کار تازه اى کرده است یک دستمال ارمنى بادمجان با خود به خانه آورده است .

پدر وقتى که این خبر را شنید دیگر تاب و توان را از دست داد، آمد پسر را صدا زد و گفت : پسر! شراب خوردى صبر کردم ، دنبال فحشاء رفتى صبر کردم ، قمار کردى صبر کردم ، خانه ام را مرکز شراب و فحشاء کردى صبر کردم ، حالا کار را به جایى رسانده اى که ارمنى بادمجان به خانه من آورده اى ، این دیگر براى من قابل تحمل نیست . دیگر من از تو پسر گذشتم باید از خانه من به هر گورى که مى خواهى بروى .

این نمونه اى از حساسیتهایى است که در مورد امور بى اساس پیدا مى شود. کار حساسیت به جایى میرسد که تحمل ارمنى بادمجان از تحمل شراب و قمار و فحشاء دشوارتر مى گردد.

منبع: حکایتها و هدایتها در آثار استاد شهید مطهرى
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۱۲
محمد جواد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">