درد ودل
جمعه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۱۳ ب.ظ
سلام
امروز میخوام باهاتون درد دل کنم
درد دل که خوبه چیزی فرا تر از اون.
جامعه ما یه جامعه اسلامی هستش که خوب یا بد همه سعی میکنن در حدی به اسلام پایبند باشن.
اما در گوشه و کنار شهرهامون گاها چیزهای میبینیم که زیبنده یه کشور اروپای نیست چه برسه به یک کشور اسلامی.
فقر ،نامردی،تجاوز،بی وفای،تن فروشی،دزدی و خیلی چیزهای دیگه!!!!!
و هر وقت من و شما این مسائل رو می بینیم رومون رو برمیگردونیم و میگیم خدا لعنتش کنه.
دوستان تا حالا دقت کردید خیلی از این گناها مخصوص دزدی، و تن فروشی من و شما هم درش مسولیم.
آره مسولیم و گناهش فردای قیامت به گردن من و شما هست.
تا حالا نشده بشنوید طرف به خاطر فقر رفته دزدی یا فلان دختر به خاطر فقر بیش از حد آبروش رو فروخت تا شکم مادر و برادرای کوچیکش رو سیر کنه
من یه بار منبر داشتم رو منبر گفتم کسانی که هر سال میرید کربلا اما کنار خونه هاتون یه فقیر هست که تا سر کوچه هم نمیتونه بره این زیارت فقط کالبدی از عشق به حسین فاطمه است و بس.
و در حقیقت عشقی وجود نداره اگر بود به چیزهای که مولا فرموده عمل میکردید.
بعد جلسه خیلی ها اومدن اعتراض که حاج آقا اونم بره کار کنه فقیر نمونه یا اون دختر خانم اختیار داره که گناه نکنه مگر آدم به خاطر فقر هم گناه میکنه.
دوستان نمیدونم تا حالا چقدر طعم فقر و چشیدید اما آدم به خاطر فقر هر کاری میکنه وقتی میبینه که مادرش چند روزیه غذا نخورده یا برادر و خواهرش دارن گریه میکنن.
یادمون باشه ما مسلمانیم و مسلمان در مورد جامعش بیشتر از هر کسی دیگه مسوله
شاید در ماه 10 هزار تومان برای من و شما هیچ باشه اما برای یه دختر جوان حفظ آبروشه.
بچه های یه مسجد رو میشناختم که هر کدومشون 16 یا 17 سال بیشتر سن نداشتن اما درکشون بالا بود پول توجیبیشون رو جمع میکردن آخر ماه میزاشتن رو هم به چند خانواده فقیر کمک میکردن.
دوستان مواظب باشید فردا به خاطر بستن چشمهامون محاکمه نشیم.
۹۳/۰۱/۲۹
با "فراق کربلا سوزانده جانم را" به روزیم...
چند خط دلنوشته و یه شعر کوتاهه
منتظر حضور شما و نظرات زیباتون در مورد این مطلب هستم...
التماس دعای فراوان
یا علی مدد